شماس شامی

شماس شامی

جلوه‌ی دیگری از کربلا و واقعه‌ی عاشورا پس از ۱۳۰۰ سال …

اینکه در یک سمساری در شهر حلب کتابی پیدا شود و بخش دیگری از سرخی کربلا را به نمایش بگذارد. آن هم چه بخشی، … داستان سر أبی‌عبدالله در دِیر مسیحیان و البته داستان مواجهه‌ی یک مسیحی با اسرای کربلا در کاخ یزید و رسوا کردن او

#شمّاس_شامی یک رمان خوش‌نوشت به قلم مجید قیصری است که به اصل داستان پر و بال داده و آن را پرورده است

بخش کوتاهی از داستان در زمانی که سر أبی‌عبدالله در دیر مسیحیان است را بخوانیم؛
«پدر می‌گفت: «با همین گوش‌های خودم شنیدم که سربازی که داشت از دیر بیرون می‌رفت گفت: جهنم ما از همین‌جا شروع شده!»
سر و صدای سربازان با بیرون رفتن از دیر می‌خوابد؛ فرمانده سربازها بی‌هیچ عذرخواهی از راهبان و پدر آگوست‌تینوس می‌رود توی تاریکی و شروع می‌کند به راه رفتن. پدر می‌گفت: «از یکی از سربازها پرسیدم؛ مگر روی این دیوارها چه می‌بینید که این‌قدر شما را پریشان کرده؟»
سرباز با لکنت می‌گوید: «اگر پیغمبر شما فرزندی داشت با او چه می‌کردید؟»
«من مانده بودم که جوابش را چه بدهم. سرباز نگذاشت من بگویم و خودش گفت: امشب در پشت دیوارهای دِیر شما فهمیدیم که بوی بهشت برای همیشه بر ما حرام شده!»»

به رسم همیشگی که در انتهای کتاب‌هایم می‌نویسم، در انتهای این کتاب نوشته‌ام؛

این کتاب را برای اینکه در برنامه به خانه برمی‌گردیمِ شبکه پنج معرفی کنم خریدم. کتاب اثر فاخری نیست امّا از این جهت که گوشه‌هایی دیگر از واقعه‌ی کربلا را برملا می‌سازد، ارزشمند است.
حق در تاریخ گم نمی‌شود حتی اگر ۱۳۰۰ سال بعد کتابی از یکی رومی پیدا شود و آن را عرضه کند.
در کل شَمّاسِ شامی کتابی خوب بود و کمتر از ۳ ساعت خواندنش طول کشید …

توصیه می‌کنم، فرصت کردید شما هم بخوانیدش؛ حال و هوای خوبی دارد …

#حمید_کثیری

#انتشارات_افق
#مجید_قیصری

پاسخ

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *