پسرخاله وودرو
پشت جلد کتاب نوشته است؛
«وودرو، پسری که مادرش ناپدید شده، برای ادامه زندگی، پیش پدربزرگ و مادربزرگش در ایالت ویرجینیا میرود. دختر خالهاش جیپسی هم که زیباترین دختر شهر است پدرش را از دست داده. دردهای مشترک و پنهان، صمیمیت دو نوجوان را بیشتر میکند؛ اما مشکلات و رازهای ناگفته هنوز باقی است»
کشمکشهای نوجوانی به بهترین شکل در کتاب ترسیم شده، هویتیابی نوجوان و درگیریهایش با محیط پیرامونی بسیار عجیب و البته جذاب است. کتاب فضاسازیهای فوقالعادهای دارد که خواننده را روی کتاب سُر میدهد و نمیفهمید چه زمانی به انتهای کتاب رسیدید.
کتاب در سال ۱۹۹۷ مدال افتخار نیوبری برده و بیتعارف خواندنی است.
از ترجمه کتاب هم نگویم که اسم مترجم برای خواندن اثر کافی است. واقعاً به عنوان یک قاعده میشود کارهایی که خانم نجفخانی ترجمه میکنند را کارهایی قوی، منسجم، خوشخوان و جذاب و خواندنی دانست.
کتاب در فضاهای مختصری عدم تطابق فرهنگی دارد اما واقعاً آنقدر نکات و نقاط مثبت دارد که میشود از آنها گذر کرد.
پسرخاله وودرو هم برای نوجوان و هم برای والدین خواندنی است. من که همین الآن هم مزهاش زیر زبانم است …
پاسخها