زمینههای رشد دینی کودک
«با پاهای خیس از دستشویی نیا بیرون!»، «اگر به حرفم گوش ندی، خدا دوست نداره!» و…
در انتقال معارف دینی، بیشتر تمرکز ما یا روی آموزش مسائل و احکام دینی است و یا از خدا به عنوان یک اهرم برای کنترل کودک استفاده میکنیم.
به قول فاضل نظری:
“خدا کسی است که باید به دیدنش بروی
خدا کسی که از آن سخت میهراسی نیست”
این در صورتی است که خود ما هنوز دین را به درستی درک نکردهایم و به دنبال انتقال چیزی هستیم که خود نفهمیدهایم!
دین ابعاد مختلفی دارد که در آموختن آن تقدم و تاخر وارد است؛ اما، ما هنوز زمینههای رسیدن به اصل آن را برای کودک فراهم نکردهایم، به دنبال چپاندن اطلاعات و قوانین هستیم. ما باید نقطهی شروع را پیدا کنیم.
شروعی که با توجه به مفهوم تربیت باشد. همانطور که در مقالهٔ تربیت دینی چیست گفتیم، تربیت از درون به بیرون است و کودک باید با زمینههایی که برایش ایجاد میشود، به دین برسد. یکی از دلایلی که اصول دین تقلیدی نیست، همین مسئله است.
برای گویاتر بودن، ما تربیت دینی را به سه حوزه شامل دانشهای دینی، احکام و آداب دینی و رفتارهای دینی تقسیم کردهایم که در انتقال هر یک روشی وجود دارد و بایدها و نبایدهایی.
بایدها و نبایدهایی که در دل یک سری اصول کلی هستند. این اصول عبارتاند از:
۱. متناسب با ویژگی رشدی کودک
مثلا کودکی که هنوز انتزاع در او شکل نگرفته، مفاهیم انتزاعی و دوقطبی را نمیتواند درک کند.
۲. دیندار بودن والدین
بیشترین یادگیری کودکان از طریق مشاهده و دیدن صورت میگیرد. اگر ما کودک دینداری میخواهیم بهتر است روی دینداری خودمان کار کنیم. روی اعمالی که کودک میبیند. مثل احترام گذاشتن به یکدیگر، بسمالله گفتن سر سفره، سیاهی زدن در محرم و صفر و….
کودک نیازی ندارد که علت همهی این کارها را بداند، تنها کافیست در این بستر رشد کند و برایش سوال ایجاد شود و به دنبال کشف باشد.
۳. دوری از اجبار و اصرار
مستحبات و مکروهات و حتی واجب و حرامهای دینی نباید با اجبار و اصرار به کودک منتقل شود. چراکه کودک هنوز به سن تکلیف نرسیده است! خدا از او نمیخواهد؛ پس ما هم نباید از کودک انتظار بیجا داشته باشیم که به تمامی اعمال عمل کند. همین که بذر دین در دلش کاشته شود محبت خدا در دلش جای بگیرد کافیست که برای باقیاش خودش خودخواسته و بااشتیاق ببه دنبالش باشد.
۳. کمک به طی کردن رشد طبیعی کودک
رشد طبیعی کودک برای دیندار شدن یک باید است! کودک تا به درستی مراحل را طی نکند، انتزاعش درست تشکیل نمیشود و برای همین هم مفهوم دین را درک نمیکند! دورههای رشدی کودک شامل چند مرحله است که برای رسیدن به درک انتزاع باید مراحلی را طی کند که از جملهی آن رشد مهارتهای حرکتی است! به همین سادگی! برای همین است که بازی کردن یک اصل اجتنابناپذیر است.
به طور کلی، هدف اصلی ما رشد کودک به سمت و سویی درست است که این مهم جز با طی کردن صحیح مراحل رشدی طی نمیشود. همین که اجازه دهیم، کودک، کودکی کند، بیشتر مسیر را طی کردهایم.
پاسخها